دوشنبه ۵ آبان ۱۴۰۴ - ۱۱:۱۲
اشکالات وارده بر فرقه اهل حق

حوزه/ اهل حق، فرقه‌ای برخاسته از غلو در مقام حضرت علی (ع) است که با ترکیبی از باورهای مانوی، هندی و اسلامی، آیینی متفاوت پدید آورده و به‌دلیل انحراف‌های اعتقادی و عملی، همواره مورد نقد و مناقشه عالمان دینی بوده است.

به گزارش خبرگزاری حوزه، فرقه اهل حق از فرقه‌های منشعب از تشیع است که بر پایه باور به تجلی حضرت علی‌(ع) در قالب الهی شکل گرفته است. این آیین با ترکیبی از عناصر ادیان کهن، تصوف و آموزه‌های اسلامی، ساختاری خاص و باورهایی متمایز از دیگر فرق اسلامی پدید آورده است.

حضرت علی «علیه السّلام» می‎‌فرماید: : «هَلَکَ فِیَّ رَجُلَانِ؛ مُحِبٌّ غَالٍ، وَ مُبْغِضٌ قَالٍ» ۱

و ما با مطالعه‌ی تاریخ، این سخن امیرالمؤمنین‌(ع) را به‌روشنی می‌بینیم که، گذشته از دشمنان آن حضرت، عده‌ای نیز بر اثر افراط و غلو درباره‌ی حضرت علی‌(ع) به بیراهه کشیده شده و از نیل به هدایت بازمانده‌اند. این افراد که در اصطلاح علمای ملل و نحل به «غالیان» معروف هستند، فرقه‌های متعددی را تشکیل می‌دهند که معروف‌ترین و نامدارترین آن‌ها، فرقه‌ی اهل حق است.
«اهل حق» در معنای لفظی نام گروهی است که به ایشان با نوعی تسامح «علی‌اللهی» نیز گفته می‌شود. آنان حضرت علی‌(ع) را تجلی خداوند می‌دانند و درباره‌ی تجلی و حلول الهی عقایدی دارند که در کتاب‌های مفصل به آن اشاره شده است. ۲ با این همه، آنان علی‌اللهی واقعی به‌شمار نمی‌آیند؛ بلکه عقایدشان آمیزه‌ای از باورهای مانوی، ادیان کهن ایرانی، مذهب اسماعیلی، تناسخ هندی و دیگر آیین‌های سری است. ۳


بنابر ادعای بزرگان اهل حق، اساس مذهب اهل حق کوشش برای وصول به حق و خداوند می‎‌باشد و در این راه باید نخست مرحله شریعت؛ یعنی انجام آداب و مراسم ظاهری دین و مرحله طریقت یعنی رسوم عرفانی و مرحله معرفت یعنی شناخت خداوند و مرحله حقیقت یعنی وصول به خداوند را بپیمایند.۴

اختلاف موجود بین اهل حق، زیادتر از آن است که بتوان از یک گروه واحد اهل حق سخن گفت، برخی از محققان با توجه به اسناد و مدارک منتشره، اهل حق امروزی را به سه گروه تقسیم کرده‌‎اند:
۱. گروه شیطان پرستان: اینان شیطان را تقدیس می‌کنند و خوک را مقدس می‌‎شمارند و از گوشت آن می‌خورند و با طهارت مخالفند.
۲. گروه علی اللهی: که شامل تعداد بسیاری از طائفه‌های اهل حق می‌شود، اینان تصور می‌کنند که حضرت علی «علیه السّلام» جسماً و ذاتاً خداست. دین خود را جدا از اسلام می‌دانند؛ واجبات شرعی را قبول ندارند.
۳. گروه اهل حق‌های به ظاهر مسلمان که خود را شیعه امامی می‎‌دانند .۵

با همه این گروه‌بندی‎ها همه اهل حق در پنج مورد با هم اشتراک دارند که عبارت است از:
۱. سرسپردن. ۲. داشتن پیر و دلیل. ۳. نیاز دادن به جای نماز. ۴. روزه سه روزه گرفتن. ۵. شارب داشتن.۶

الف) انتقادهای اعتقادی
مذهب اهل حق را باید التقاطی از عقاید گوناگون مذاهب مختلف دانست که از هر مذهبی و هر فرقه‌ای نکته‌ای و مطلبی را اخذ کرده و با آمیختن همه آنها، مذهب جدیدی را به وجود آورده است:

انحراف از توحید
اهل حق در مورد خداوند دچار تشبیه و تجسیم می‌شوند و در این زمینه باورهایی نادرست دارند. آنان می‌گویند: خدا پیش از آفرینش، درون دُرّی بوده و آن دُرّ در قعر دریا قرار داشته است.۷همچنین بر این باورند که فرشتگان از ذات خداوند صادر شده‌اند؛ نخستین آن‌ها از زیر بغل خداوندگار پدید آمد، دومین از دهان او، سومین از نفسش، چهارمین از عروقش و پنجمین از نورش.۸

در حالی‌که بر پایه‌ی آموزه‌های اسلامی، خداوند منزّه از جسم، مکان، زمان و هرگونه ویژگی مخلوقات است و خالق همه‌ی ممکنات به‌شمار می‌آید. حضرت علی‌(ع) در وصف خداوند می‌فرماید:
«برتر و بالاتر است از گفتار کسانی که او را به مخلوقاتش تشبیه می‌کنند یا راه انکارش را می‌پویند.»۹

و در خطبه‌ای دیگر می‌فرماید:
«... تغییر و گوناگونی در او راه ندارد، و گذر زمان هیچ‌گونه دگرگونی در او پدید نمی‌آورد. آمدوشد شب‌ها و روزها او را کهنه نمی‌سازد و روشنایی و تاریکی دگرگونی در او ایجاد نمی‌کند. او را نمی‌توان با اجزا، جوارح و اعضا توصیف کرد و به عوارض و ابعاض نسبت داد. برای او حد و نهایتی نیست و انقطاع و پایانی ندارد.»۱۰



انکار معاد و اعتقاد به تناسخ

اهل حق، معاد مورد نظر دین اسلام را نمی‌پذیرد و باور به تناسخ مأخوذ از ادیان هندی را جایگزین آن کرده است. آنان معتقدند: «روح هر کس هزار بار با بدن‌های مختلف متولد می‌شود؛ گاه به صورت انسان و گاه به شکل حیوان، زمانی پرنده و زمانی دیگر درنده یا خزنده.»11 همچنین بر این باورند که انسان باید هزار مرتبه متولد شود و در هر مرحله در قالبی متفاوت زندگی کند تا در هزار و یکمین مرتبه، بهشتی یا جهنمی گردد.۱۲ آنان این نقل‌وانتقال‌های روح را به جای «تناسخ»، «تکامل» می‌نامند.

گذشته از ایرادهای عقلی و منطقی که در کتاب‌های کلامی و فلسفی به آن‌ها اشاره شده است، این پرسش مطرح می‌شود که: چرا این نقل‌وانتقال‌ها باید صورت گیرد؟ چرا روح در همان بار نخست به بهشت یا جهنم نمی‌رود و باید هزار بار در قالب‌های گوناگون بازگردد؟ اگر این مراحل برای تکامل روح لازم است، در نتیجه همه باید در پایان این چرخه به تکامل رسیده و بهشتی شوند، و اگر چنین نیست، تکرار هزارباره‌ی این دگرگونی‌ها بی‌ثمر و بی‌منطق خواهد بود.



ب) انتقادهای عملی
با این که اهل حق خود را مسلمان و متعهد به دین اسلام می‌دانند، اما نه تنها در اصول دین همانند دیگر مسلمانان عمل نمی‌کنند، بلکه در فروع دین نیز رفتارشان متفاوت است. در ادامه به چند مورد از این تفاوت‌ها اشاره می‌شود:


ترک نماز و روزه

اهل حق، نماز و روزه بر شیوه‌ی اسلامی را کاملاً مردود می‌دانند. سلطان سهاک در مسائل عقیدتی به‌صراحت اعلام کرده است که روزه‌ی سه روزه و «نیاز» جایگزین نماز می‌شود. آنان پولی را که به عنوان نیاز و سرانه پرداخت می‌کنند، کافی برای انجام نماز می‌دانند و معتقدند: «ما نیاز می‌دهیم و آن نیاز غالباً یک گوسفند قربانی است که رئیس دیگ آن را بپزد و میان اهل حق تقسیم کند. اگر نیاز نباشد، نماز بی‌فایده است و اگر نیاز داده شود، نماز بیهوده است.»۱۳

به این ترتیب، آنان با آیات قرآن که روزه را یک ماه و نماز را واجب می‌دانند،۱۴مخالفت می‌کنند، و با وجود این، خود را مسلمان می‌نامند و ادعای پیروی از اسلام را دارند.



تغییر قبله

اهل حق، کعبه را قبله نمی‌دانند و «پی‌دیور» مکانی در غرب شهرستان پاوه و جایگاه سلطان سهاک، را قبله‌ی خود می‌پندارند. آنان مردگان را رو به این مکان دفن می‌کنند و قربانی‌ها را نیز به سوی آنجا انجام می‌دهند. علاوه بر این، در مقام شعر، قلب هر شخص را به عنوان قبله معرفی می‌کنند.


منع از کوتاه کردن شارب (سبیل)

اهل حق، شارب (سبیل) زدن را کاملاً ممنوع می‌دانند و فردی را اهل حق واقعی می‌پندارند که شاربش دست‌نخورده باقی مانده باشد. از یکی از بزرگان آنان نقل شده است که:
«صاحبکار فرمود: در دوره‌ی مرتضی علی (دوره‌ای که خدا در جسد حضرت علی حلول کرده بود)، مقرر بود هر کسی که ما را خواست، سبیل نگیرد، از نان و آب روزه نباشد و اهل حق قلیان نکشد. در آن زمان مقرر شد که چه بر طریقت و چه بر حقیقت، ما اقرار کنیم که هر کس از این سه چیز خارج باشد، ما از او جدا خواهیم بود. نشانه‌ی یاری و اهل حق بودن، همین است.»۱۵

پی نوشت:
۱. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۲۵، ص ۲۷۰.
۲. مردانی، محمد، سیری کوتاه در مرام اهل حق، انتشارات مؤسسه دفاع از حریم اسلام، چاپ اول، ۱۳۷۷، ص ۳۹ و ۴۷ تا ۵۵.
۳. مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۵، ص ۷۸.
۴. همان، ص ۷۹.
۵. مقدمه داود الهامی بر کتاب سیری کوتاه در مرام اهل حق تألیف محمد مردانی، انتشارات مؤسسة دفاع از حریم اسلام، چاپ اول، ۱۳۷۱، ص ۱۰ و ۱۱.
۶ . سیری کوتاه در مرام اهل حق، ص ۵۶.
۷. مالامیری کجوری، احمد، اهل حق، نشر مرتضی، چاپ اول، ۱۳۷۶، ص ۱۹۲.
۸. فرهنگ فرق اسلامی، ص ۸۰.
۹. نهج ‎البلاغه، خطبة ۴۹.
۱۰ . همان، خطبه ۱۸۶۰.
۱۱. اهل حق، ص ۱۵.
۱۲. سیری کوتاه در مرام اهل حق، ص ۶۴.
۱۳ . ر. ک: سیری کوتاه در مرام اهل حق، ص ۳۸.
۱۴ . بقره/۱۸۱.
۱۵. اهل حق، ص ۱۲۷.

منبع: پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha